لبنیاتی
رفته بودم لبنیاتی، دیدم یه دختر اومده با یه سطل!
به فروشنده میگه: آقا یه کیلو شیر گاو بدین
فروشنده گفت: تو این سطلی که آوردی یه کیلو شیر گاو جا نمیشه
دختره خیلی خونسرد گفت: پس لطفا یه کیلو شیر گوسفند بدین!
به همین برکت قسم تا
همین چند دیقه پیش داشتم قفسه های مغازه رو گاز میگرفتم!
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:
[ شنبه 11 / 9 / 1393برچسب:مطالب طنز و جوک,جملات طنز, ] [ 10:51 ] [ سردار پیمان ]
[ ]